از زمانی که ایلان ماسک X را خرید، تولید اصطلاحات عامیانه، کنایهها، عبارات جذاب و دیگر نوواژهها در این پلتفرم به شدت کاهش یافته است. سایتی که به ما مرغابی میلکشیک را داد (اصطلاحی برای کشف پستهای نژادپرستانه، جنسیتی یا به طور کلی ناپسند یک سلبریتی یک شبه)، پس از سال ۲۰۲۲، به طور محسوسی در زمینه لغات عامیانه کمتر مشارکت داشته است. به نظر میرسد این مشکل تا حدی به دلیل کاهش تعامل است - به میزان ۳۰ درصد در دو سال گذشته - و تا حدی به X Premium مربوط میشود، که به مشترکین اجازه میدهد هزینه ماهانهای پرداخت کنند تا پاسخهایشان در میان سایر ویژگیها بیشتر دیده شود. این پیشنهاد پرداخت به ازای برد، در فرآیند انتخاب طبیعی اختلال ایجاد کرده است - فرآیندی که در آن پستهای محبوب از طریق بازنشر تکثیر میشدند، در ارجاعات مکرر جهش مییافتند و بالاتر از اکثریت قریب به اتفاق پستهایی قرار میگرفتند که اصلاً مورد توجه قرار نمیگرفتند - و این ویژگی قبلاً کیفیت تعیینکننده این پلتفرم بود.
اما اگر تکامل زبان عجیب و غریب در X کند شده است، گونههای جدیدی از بیان هنوز از لجن بیرون میآیند. یکی از رنگارنگترین آنها در ماههای اخیر وانشات شدن است، اصطلاحی که تقریباً به معنای نابود شدن و سپس بازسازی شدن توسط یک تجربه واحد است. این کلمه در ماه گذشته در سراسر X دیده میشد و نشان میدهد که فراتر از معنای نسبتاً محدودی که سالها در آن استفاده میشد، گسترش یافته است.
پیش از محبوبیت اخیرش، وانشات شدن اصطلاح تخصصی بازیها بود: وقتی حریفی شما را با یک ضربه میکشد، شما وانشات شدهاید. وانشات شدن معمولاً زمانی اتفاق میافتد که شما خارج از مکانهایی که طراحان بازی برای شخصیتی با تواناییهای فعلی شما در نظر گرفتهاند، وارد شوید - به عبارت دیگر، وقتی به جایی میروید که نباید باشید. با این حال، در دومین حضور خود در X و سایر رسانههای اجتماعی غیرتخصصی بازی، وانشات شدن کمتر فیزیکی است و بیشتر هستیشناختی: بحرانی نه در سلامت شخصیت شما، بلکه در تداوم خودتان.
به نظر میرسد محبوبیت فعلی وانشات شدن ریشه در پستی در سال ۲۰۲۳ از کاربر X با نام کاربری LandsharkRides@ دارد که نوشت: "آیاهواسکا" دیوانهکننده است زیرا به نظر میرسد یکی از خطرناکترین داروهایی است که به طور مشروع پتانسیل دارد مغز شما را به طور کامل از کار بیندازد، اما منحصراً توسط افراد کاملاً عادی مصرف میشود که به طور غیرکنایهآمیز میخواهند "ترومای نژادپرستی درونیشده را التیام بخشند" و اساساً توسط آن وانشات میشوند."
آنچه در اینجا داریم متنی غنی است. پیشفرض آن مد روز آیاهواسکا در میان کارآفرینان حوزه فناوری و سایر افراد شرکتی است که حداقل به سال ۲۰۱۶ برمیگردد، زمانی که Business Insider گزارش داد که یک خلوتگاه آیاهواسکا در پرو به بنیانگذاران استارتآپها با نام کارآفرینان در حال بیداری عرضه میشود. پاییز گذشته، سم آلتمن از OpenAI به یک میزبان پادکست گفت که مصرف آیاهواسکا در یک خلوتگاه در مکزیک او را از یک "فرد بسیار مضطرب و ناراضی" به یک "فرد آرام" تبدیل کرده است، که احتمالاً به او اجازه میدهد رباتهای خورنده شغل را با کارایی بیشتری بسازد. به نظر میرسد این افراد همان کسانی هستند که LandsharkRides@ با اصطلاح turbonormies به آنها اشاره داشت: افراد موفق و پرانرژی که آیاهواسکا را راهی برای نوآوری در راهحلها و به حداکثر رساندن ارزش سهامداران میدانند، احتمالاً همراه با ذهنآگاهی.
این استفاده به طور قطع خارج از برچسب است. آیاهواسکا که یک داروی توهمزای بسیار قوی است، در ابتدا توسط بومیان آمریکای جنوبی برای اهداف آیینی مصرف میشد. کاربران دارو را مصرف میکردند و وارد حالت خلسهمانندی میشدند، پس از آن بسیاری از آنها از ملاقات با ارواح اجداد مرده یا تجسم نیروهای انتزاعی مانند زمان و مرگ گزارش میدادند. این حریف - "دیو آمریکای میانه 6 بعدی" است که باعث میشود آنها کار را رها کنند و به یک "استریپر سیرک مسافرتی" تبدیل شوند، همانطور که Landsharkrides@ در پست بعدی خود گفت - همان کسی است که افراد کاملاً عادی را وانشات میکند، کسانی که هرگز در جهان آنطور که به درستی طراحی شده بود، به آن نزدیک نمیشدند. این که کارآفرینان نوع A آیاهواسکا را به عنوان یک داروی افزایشدهنده عملکرد میدانند، از نظر طعنهآمیزی تلخ است، با توجه به پتانسیل آن برای ناتوان کردن یا بیعلاقه کردن آنها به عملکرد اساسی.
انتشار ویروسی پست اصلی Landsharkrides@ مرحله ۱ در شیوع وانشات شدن بود. مرحله ۲ زمانی آغاز شد که این کلمه در پستهای جدید X ظاهر شد که به پست اصلی اشاره داشتند. این اشارات نشاندهنده آشنایی با پستهای مهم بود که به عنوان جایگاه در رسانههای اجتماعی مبتنی بر متن محسوب میشود و انگیزههایی را برای افراد بیشتری ایجاد میکند تا این اصطلاح را یاد بگیرند و نشان دهند که آنها نیز میتوانند از آن به درستی استفاده کنند. (این پدیده در این زمینه باطنی و مدرن به نظر میرسد، اما باید برای هر کسی که آن سال مدرسه ابتدایی را به یاد میآورد که همه شروع به فحش دادن مانند کارگران بارانداز میکنند، آشنا باشد.) شیوع متعاقب این کلمه ما را به مرحله ۳ رسانده است، که در آن مردم اکنون وانشات شدن را بدون علامت نقل قول میگویند - نه در اشاره به پست اصلی، بلکه به عنوان وسیلهای برای انتقال معنای خود. در این مصاحبه، دو پادکستر تئوریزه کردند که قاتل متهم، لوئیجی مانجیونه، وانشات شده است، به این معنا که او قوای قضایی خود را در نتیجه مصرف داروهای روانگردان از دست داده است. به گفته آنها، این اصطلاح بویی از تحسین اکراه آمیز برای چگونگی دستیابی فرد وانشات شده به تعالی مطلوب دارد.
مرحله ۴ به سرعت نزدیک میشود، در این مرحله کل ماجرا تمام میشود، پس تا زمانی که میتوانید آن را بگویید. طعنهآمیز است که این اصطلاح از طریق یک فرآیند تدریجی تجمع وارد واژگان ما شده است، در پستی پس از پست دیگر که از ما میخواهد کلمه را بخوانیم و تفسیر کنیم تا زمانی که متوجه شویم خودمان از آن استفاده میکنیم بدون اینکه بتوانیم دقیقاً بگوییم چه زمانی شروع کردیم، زیرا این تقریباً برعکس فرآیندی است که وانشات شدن توصیف میکند. اما چه چیزی این قرار گرفتن در معرض هزاران پست تکراری را هدایت میکند، اگر نه تمایل ما به وانشات شدن؟
بیایید برای اهداف این استدلال توافق کنیم که رسانههای اجتماعی کاملاً پوسیده هستند. آنها حاوی چیزهای خوبی هستند، اما در کل، مانند یک کلوچه به اندازه یک زمین فوتبال با سه تکه شکلات در آن، به علاوه تعداد معادل منگنه است. ما همچنان گوشیهای خود را باز میکنیم و از میان تفالهها الک میکنیم، با این حال، زیرا میخواهیم آن یک چیز گریزان را پیدا کنیم که ذهن ما را منفجر کند. این چیزها، در بیشتر موارد، به صورت آنلاین در دسترس نیستند. شاید شما توسط یک رابطه عاشقانه، یا اولین درس موجسواری خود، یا اجرای تور همیلتون وانشات شوید. هر چه که باشد، احتمالاً هنگام وقوع آن تلفن خود را در دست نخواهید داشت. در واقع، هر چه فرد کمتر از اینترنت استفاده کند - به دلیل حبس یا پیادهروی یا هر چیز دیگری - بیشتر متوجه میشود که آنلاین بودن در واقع از انواع تجربیات نوع وانشات جلوگیری میکند. اما معتادان به صفحه نمایش (خودم هم شامل) همچنان برمیگردند، به این امید که توسط اینترنتی وانشات شوند که، اگرچه با زودگذر بودن و تجدید مداوم مشخص میشود، اما با یکنواختی خردکننده نیز مشخص میشود.
شیوع وانشات شدن در رسانههای اجتماعی متناقض است، زیرا برداشتی که از پیمایش طولانیمدت به دست میآورید این است که هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. زمان صفحه نمایش خطی نیست. این اپیزودیک، حتی چرخهای است. البته سیل اخبار عظیم است، و اخیراً، به نظر میرسد که هر مقاله معینی تکاندهنده است، اما هیچکدام از آنها قدرت وانشات کردن شما را ندارند. این شرمآور است، زیرا نکته در مورد وانشات شدن این است که قرار است بد باشد، اما به طور پنهانی جذاب است.
هیچکس نمیخواهد مغز خود را به طور کامل از کار بیندازد، و فرد کاملاً عادی که توسط آیاهواسکا وانشات میشود، بدون شک چیزی با پیچیدگی غیرقابل جایگزینی را از دست داده است. با این حال، انسان گمان میکند که او خوشحالتر است. بازسازی او او را از مسئولیتها و حتی ارزشهایی که او را از داشتن یک زندگی جالبتر باز میداشت، رها میکند، و این آزادی چیزی است که بسیاری از ما مشتاق آن هستیم، حتی اگر شرایط زندگی جدید او اینطور نباشد. اگرچه استفاده صحیح از وانشات شدن از نظر دلالت منفی است، اما کاملاً تحقیرآمیز نیست، زیرا وانشات شدن به معنای رها شدن است - رها شدن توسط رویدادی که مخرب است، بله، اما همچنین به اندازهای سریع است که قبل از اینکه خود قدیمی بتواند زیاد از آن رنج ببرد، تمام میشود، و یک خود جدید در پی آن پدیدار میشود، که احتمالاً از نظر عینی کاملاً از کار افتاده است اما از نظر ذهنی خوشحالتر است.
اشاره ظریف وانشات شدن، و آنچه من فکر میکنم دلیل محبوبیت این اصطلاح است، این است که حسادتبرانگیز است. وانشات شدن زمانی که در یک بازی اتفاق میافتد، ناامیدکننده است، اما وقتی در زندگی واقعی اتفاق میافتد، عالی است - به هر حال، زمانی که به طور مجازی اتفاق میافتد. من آرزو دارم که در اسرع وقت به طور استعاری وانشات شوم. شما هم ممکن است. مطمئنترین راه برای جلوگیری از وقوع آن این است که تلفن را بردارید.